قاصدک

اخبار و اطلاع رسانی و تحلیل

قاصدک

اخبار و اطلاع رسانی و تحلیل

رفتار خاندان پهلوی با مردم زلزله زده طبس چگونه بود؟


فرح پهلوی طبس

چند روزی است که در شبکه‌های اجتماعی تصویری از حضور محمدرضا پهلوی و همسرش در میان مردم زلزله زده طبس در سال ۱۳۵۷ دست به دست می‌شود، اما واقعیت حضور خاندان پهلوی در میان مردم چه بوده است؟

 

چند روزی است که از زلزله کرمانشاه می‌گذرد و قلب مردم ایران داغدار است؛ اما در این بین، اذناب آمریکا و دشمنان جمهوری اسلامی ایران، با هر بهانه‌ای به دنبال ضربه زدن به نهادها و شخصیت‌ها در جمهوری اسلامی هستند.

در همین چند روز اخیر و در شبکه‌های اجتماعی به خصوص تلگرام، تصویری دست به دست می‌شود که حاکی از حضور محمد رضا پهلوی به همراه فرح دیبا در میان مردم زلزله زده طبس در سال ۱۳۵۷ است و به واسطه همین عکس، این چنین به مردم ایران القا می‌کنند که شاه در زلزله طبس میان مردم رفت ولی مقامات مسوؤل در جمهوری اسلامی، میان مردم نمی‌روند، اما اصل ماجرا چه بوده است؟

 

بعد از حادثه خونین هفده شهریور پنجاه و هفت و کشتار گسترده مردم تهران در میدان شهدا (ژاله سابق)، رژیم پهلوی با انتقادات و مشکلات گسترده ای روبرو می‌شود به نحوی که هیچ کس از درون رژیم مسوؤلیت حادثه هفدهم شهریور را قبول نمی‌کند، در همین اثنا، زلزله طبس در بیست و پنجم شهریور اتفاق می‌افتد و بهترین فرصت برای رژیم پهلوی در جهت سرگرم کردن انقلابیون و مردم خشمگین به وجود می‌آید، اما اینکه شاه و دربار پهلوی چه استفاده از زلزله طبس کردند و چه تفکری درباره کشته شدن مردم ایران در زلزله طبس داشتند، موضوعی است که باید به آن اشاره شود.

"آلبرتو بلیجی" یکی از روزنامه‌نگارانی که شرحی درباره زندگی اشرف نوشته، به وی لقب"ام‌الفساد" داده است؛ وی در قسمتی از شرح حال اشرف، درباره گفتگوی وی با محمدرضا درباره زلزله طبس اشاره می‌کند.

بلیجی در ادامه از شادی «اشرف» از وقوع زلزله در «طبس» خبر می‌دهد و نوار مکالمه «اشرف» و «محمدرضا» که از طریق رابط خود در ساواک به دست آورده را بازگو می‌کند، جایی که اشرف در کمال شقاوت و بی رحمی حادثه زلزله طبس را به برادر تاجدارش تبریک می‌گوید:

«اشرف: داداش من برای شما یک خبر خوب دارم، یک مژده …

شاه: چیه این خبر؟ چی شده؟!

اشرف: (با هیجان) زلزله اومده، طبس با خاک یکسان شده …

شاه (با تعجب): این که مژده نداره!

اشرف: چرا مژده نداره داداش؟! کشتار آنقدر زیاده که هم مذهبی‌ها و هم کمونیست‌ها چه بخواهند چه نخواهند باید به آنها برسند …

شاه (کمی خوشحال): مگر چقدر کشته شدند؟

اشرف: خیلی، خیلی زیاد (با هیجان) داداش تو خوشحال نیستی؟

شاه (مأیوس): نه گمان نمی‌کنم با خبر این زلزله شورش متوقف بشه … ولی تو راست میگی، زلزله همه رو مشغول می کنه، ما می تونیم فوری دست به کار بشیم.

اشرف (با خوشحالی): دیدی گفتم داداش …

شاه: خبر کی به تو رسید؟

اشرف (با هیجان): همین الان، مژده هم دادم، شما هم باید به من مژدگانی بدهید.»[۱]

بعد از این خبر است که محمدرضاشاه بعد از اعلام عزای عمومی  همراه با دوربین‌های تلویزیونی به طبس می رود تا علاوه بر گمراه ساختن افکار عمومی، با نمایش صحنه‌های تلویزیونی دلجوئی از زلزله‌زدگان، ضلع سوم مثلث شوم خود یعنی تزویر را نیز تکمیل نماید و مردم را برای مدتی از تظاهرات انقلابی منصرف کند و فرصتی برای تجدید قوا و تجدید آرایش سیاسی – نظامی فراهم نماید.

اما حضرت امام خمینی – رحمه الله علیه – پس از این اقدام رژیم، از نجف پیامی صادر نموده و ضمن احساس همدردی با زلزله‌زدگان و فراخوان جهت کمک به آنها، به افشای ماهیت رژیم شاه پرداختند. ایشان دراین پیام فرمودند:[۲]

بسم الله الرحمن الرحیم

 اینجانب از واقعه اسفناکی که موجب مرگ عده کثیری از برادران و خواهران ما شد، در سوگ هستم.

 زلزله طبس هر انسانی را متأثر و متالم می‌کند. مسلمین غیرتمند لازم است مستقیماً به برادران خود کمک کنند و چیزی به دست عمال دولت ندهند که باز راه برای چپاولگران باز شود. لکن در این موقع حساس آنجه لازم است به ملت شریف ایران تذکر دهم آن است که دولت و بوق‌های تبلیغاتی شاه از فرصت استفاده کرده و به اغفال مردم دست زده‌اند. آن‌هایی که هزاران نفر از بهترین فرزندان ما را دیروز بیرحمانه قتل عام کرده و ملتی را به عزا نشانده‌اند، امروز برای انحراف اذهان به تعزیه سرایی پرداخته و اشک تمساح برای زلزله زدگان می‌ریزند و عزای ملی اعلام می‌کنند.

آنهائی که مسلمانان عزیز و پیرو قرآن کریم را با رگبار مسلسل درو کردند و از قرار معروف از سربازان اسرائیلی برای کشتار مردم شجاع و بی پناه تهران که تعداد کشتگان را بیش از ۴۰۰۰ نفر نقل می‌کنند، کمک گرفته و پس از قتل عام، آنان را کمونیست و مارکسیست خوانده‌اند، امروز دلسوز ملت شده‌اند. دیروز گفتند مشتی خرابکار از خارج با گذرنامه جعلی آمده‌اند و خرابکاری کرده‌اند و ملت را خارجی معرفی کردند، امروز تظاهر کنندگان شعار ضد دیکتاتوری سراسر کشور را که داده‌اند و از شاه جنایتکار اظهار تنفر کرده‌اند، مشتی مارکسیست و کمونیست خوانده‌اند.

ملت ایران از روحانی تا سیاسی، از تجار و کسبه تا کارگر و دهقان چون شعارشان مرگ بر شاه است، کمونیست‌اند! و فقط شاه و مفتخواران اطراف او که با ملت مسلمان آن کردند و می‌کنند که چنگیز نکرد، مسلمانند و ایرانی! ملت مسلمان ایران! بیدار باشید و زلزله و سیل و سایر عوامل، شما را از مسیر خود منحرف نکند و به تبلیغات اغفال کننده دستگاه شاه گوش ندهید و نهضت اسلامی را ادامه دهید و تا بر چیده شدن دستگاه قلدری و استبداد، از قیام خود دست نکشید.

روحانیون معظم در این موقع حساس که شاه زلزله را بهانه قرارداده و دست به بهره برداری زده است، وظیفه الهی و سنگین خود را عمل فرمایند و به مردم هشدار دهند. سیاسیون و روشنفکران و دانشگاهیان وظیفه اسلامی و ملی خود را بجا آورند و نگذارند نهضت را به وسیله تبلیغات پر سر و صدا منحرف کنند. دولت به پشتیبانی شاه با اینکه صریحاً اعلام می‌کند که عهده‌دار کشتار بیرحمانه سراسر ایران است، امروز دست به تبلیغات مضری زده است ولی ملت ایران گول این تبلیغات را نخورده و از او انتقام خواهد کشید. ملت بزرگ مسلمان ایران باید از اعلام پشتیبانی غارتگران تاریخ ترس و سستی به خود راه ندهند که نمی‌دهند و با اتکاء به خدای بزرگ و حقانیت خود مطمئن باشند که پیروزند.

اکنون که برادران ما در کشتار سراسر ایران و مناطق زلزله زده بی‌خانمان و بی سرپرست شده‌اند، اکنون که شهر از گل ساخته شده طبس بر سر برادران ما خراب شده است، اکنون که مجروحین تظاهرات سراسری ایران از بی‌دارویی و بی‌غذائی در رنجند، بر برادران ایمانی لازم است هر چه بیشتر به سرپرستی بازماندگان و تهیه وسایل آسایش برای آنان بشتابند و به جار و جنجال دولت اکتفا نکنند و به صندوق اعانه آنان کمک نکنند که جز زراندوزی برای مجریان امور هیچ حاصلی نمی‌تواند داشته باشد و پیام تأثر بار اینجانب را در تسلیت مصیبت بزرگ، به بازماندگان آنان برسانند. از خداوند تعالی آزادی و استقلال کشور و صلاح حال مسلمین را خواستار است. والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته

روح الله الموسوی الخمینی

 در پی آن شهید آیت الله صدوقی، شهید علم الهدی، شهید باقری و آیت الله خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی و فیروز آبادی و دها تن ازفعالان انقلاب در منطقه حضور می‌یابند و به ساماندهی آسیب دیدگان می‌پردازند و کمک‌هایی که مساجد و سایر انقلابیون در سراسر ایران جمع می‌کنند را به مردم طبس می‌رسانند. پل هوایی که شاه قول آنرا برای کمک به زلزله زدگان طبس داده بود بعد از ۵ روز هنوز زده نشده است. شایعه می‌شود هزاران چادر برقی برای زلزله زدگان قبل از ارسال به طبس مفقود می‌شود.

نیروهای انقلابی نیز با پرپایی تظاهرات مردمی ضد شاه و تنویر افکار عمومی می‌پردازند تا آنجا که  وقتی شاه در روز پنجم زلزله (۳۰ شهیور ۱۳۵۷) به طرف زلزله زدگان طبس رفت، مردم در فرودگاه تجمع و علیه شاه شعار دادند. شاه پس از آن با شعارهای مردم مجبور به ترک فرودگاه  و شهر طبس شد. این برنامه در سفر فرح به طبس نیز رخ داد.

 
 

 


[۱] - کتاب «زندگی و عیاشی‌های اشرف» نوشته «آلبرتو بلیجی»- اسفند ۱۳۵۷- صفحه ۱۲۰

[۲] - صحیفه نور ج ۲ صفحه

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.