آلوخشک کم کالری و لاغر کننده است
آلو خشک حاوی کالری کمی در حدود 20 کیلوکالری انرژی است. در نتیجه آن را همیار لاغری می دانند.
شاخص گلیسمی این ماده ی غذایی نیز پایین (40) است. در نتیجه می تواند به راحتی و بدون افزایش قند خون، گرسنگی را از بین ببرد.
اگر دنبال یک ماده ی غذایی خوشمزه برای از بین بردن اشتهای زیاد، ریزه خواری و کنترل گرسنگی تان می گردید آلو خشک در خدمتتان است؛ چون سرشار از فیبرهای غذایی است و به راحتی سیرتان می کند.
آلوخشک خوشگل تان می کند
آلو خشک حاوی میزان قابل توجهی مواد معدنی( آهن، منیزیم، پتاسیم) و ویتامین های E ،C و پیش ساز ویتامین A است که از سلول ها در برابر رادیکال های آزاد محافظت کرده و مانع از تخریب آن ها می شوند.
آلو خشک سلول های شما را از گزند پیری حفظ می کند. ویتامین ها و مواد مغذی موجود در آن برای حفظ خاصیت ارتجاعی پوست و محدود کردن چین و چروک های پوستی فوق العاده اند.
آلو خشک برای مقابله با کلسترول
مصرف روزانه ی آلو خشک باعث کاهش میزان کلسترول بد خون میشود. حتما می دانید که بالا بودن این کلسترول خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی را افزایش می دهد. از آنجایی که این میوه منبع خوب پتاسیم و فلاوونوئیدها محسوب می شود در نتیجه می تواند به طور طبیعی از بروز این بیماری های پیشگیری کند.
آلو خشک سلول های شما را از گزند پیری حفظ می کند. ویتامین ها و مواد مغذی موجود در آن برای حفظ خاصیت ارتجاعی پوست و محدود کردن چین و چروک های پوستی فوق العاده اند
آلو خشک دوست اسکلت شما
آلو خشک سرشار از عنصر بور کمیاب است که به همراه کلسیم و ویتامین D موجود در آن از استخوان ها محافظت کرده و مانع از بروز پوکی استخوان می شود. مصرف 50 گرم آلوخشک 100 درصد نیاز روزانه به بور را تامین می کند.
آلو خشک دوستدار دستگاه گوارش
آلو خشک سرشار از فیبرهای محلول و غیر محلول در آب است که به هضم راحت غذا کمک کرده و یبوست را از بین می برد. 100 گرم آلو خشک 60 درصد نیاز روزانه به فیبر را تامین می کند.
آلو خشک یک ماده غذایی انرژی زا است
آلو خشک حاوی گلوکز (45 درصد) است و انرژی مغز را تامین می کند. در نتیجه می توانید در فصل امتحانات از آن استفاده کنید.
این ماده ی غذایی همچنین منبع فروکتوز (25 درصد) و سوربیتول (30 درصد) است و قند مورد نیاز بدن را تامین می کند. این قندها به تدریج جذب بدن می شود. این ماده ی غذایی برای ورزشکاران توصیه می شود چون مانع از افزایش ناگهانی قند خون و افت قدرت عضلانی بدن می شود. به خاطر اینکه سرشار ازمنیزیم (45 میلی گرم در هر 100 گرم) است که برای تامین انرژی و انقباض عضلانی لازم و ضروری است.
ترجمه: فاطمه مهدی پور
بخش تغذیه و آشپزی تبیان
شماره سوال | گزینه صحیح |
---|---|
1 | 4 |
2 | 1 |
3 | 2 |
4 | 3 |
5 | 3 |
6 | 4 |
7 | 2 |
8 | 1 |
9 | 3 |
10 | 4 |
11 | 3 |
12 | 2 |
13 | 3 |
14 | 4 |
15 | 1 |
16 | 3 |
17 | 1 |
18 | 3 |
19 | 4 |
20 | 2 |
21 | 1 |
22 | 2 |
23 | 4 |
24 | 1 |
25 | 4 |
26 | 3 |
27 | 1 |
28 | 2 |
29 | 1 |
30 | 1 |
شماره سوال | گزینه صحیح |
---|---|
31 | 3 |
32 | 3 |
33 | 2 |
34 | 1 |
35 | 2 |
36 | 4 |
37 | 1 |
38 | 3 |
39 | 4 |
40 | 4 |
41 | 2 |
42 | 1 |
43 | 1 |
44 | 3 |
45 | 2 |
46 | 4 |
47 | 4 |
48 | 1 |
49 | 3 |
50 | 4 |
51 | 2 |
52 | 2 |
53 | 3 |
54 | 1 |
55 | 4 |
56 | 2 |
57 | 2 |
58 | 4 |
59 | 3 |
60 | 1 |
شماره سوال | گزینه صحیح |
---|---|
61 | 4 |
62 | 2 |
63 | 3 |
64 | 1 |
65 | 2 |
66 | 4 |
67 | 2 |
68 | 3 |
69 | 4 |
70 | 3 |
71 | 1 |
72 | 2 |
73 | 1 |
74 | 1 |
75 | 4 |
76 | 2 |
77 | 4 |
78 | 3 |
79 | 2 |
80 | 1 |
81 | 3 |
82 | 3 |
83 | 2 |
84 | 4 |
85 | 3 |
86 | 4 |
87 | 3 |
88 | 2 |
89 | 3 |
90 | 1 |
شماره سوال | گزینه صحیح |
---|---|
91 | 3 |
92 | 4 |
93 | 2 |
94 | 1 |
95 | 2 |
96 | 4 |
97 | 2 |
98 | 3 |
99 | 1 |
100 | 1 |
101 | 4 |
102 | 1 |
103 | 2 |
104 | 4 |
105 | 1 |
106 | 3 |
107 | 4 |
108 | 3 |
109 | 1 |
110 | 2 |
111 | 1 |
112 | 3 |
113 | 2 |
114 | 4 |
115 | 1 |
116 | 2 |
117 | 3 |
118 | 1 |
119 | 3 |
120 | 4 |
شماره سوال | گزینه صحیح |
---|---|
121 | 2 |
122 | 1 |
123 | 4 |
124 | 2 |
125 | 4 |
126 | 3 |
127 | 4 |
128 | 3 |
129 | 1 |
130 | 3 |
131 | 1 |
132 | 4 |
133 | 2 |
134 | 2 |
135 | 3 |
136 | 4 |
137 | 2 |
138 | 1 |
139 | 3 |
140 | 4 |
141 | 2 |
142 | 1 |
143 | 4 |
144 | 3 |
145 | 1 |
146 | 4 |
147 | 1 |
148 | 4 |
149 | 2 |
150 | 3 |
به گزارش سرویس خانواده جام نیوز، کارشناس مسئول مواد خوراکی و آشامیدنی معاونت غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی گفت: اسیدهای چرب امگا3 یکی از مهمترین مواد مغذی است که باعث افزایش میزان بهرهوری هوش میشوند.
دکتر فائضه وطن دوست با توجه به موادی که مصرف آنها موجب افزایش بهرهروی هوش میشود گفت: افرادی که ماهی و روغن زیتون بیشتری در برنامه غذایی خود دارند باهوشتر از سایر افراد هستند.
وی افزود: اسیدهای چرب امگا3 به تکامل بهتر مغز، افزایش هوش، عملکرد مغز و تقویت حافظه کمک میکند.
این کارشناس مواد خوراکی و آشامیدنی در پایان خاطرنشان کرد: میگو، ماهیهای سالمون، قزل آلا، ساردین و روغنهای گیاهی مثل روغن زیتون و کانولا سرشار از امگا 3 هستند.
گاهی وقت ها آنقدر خوشحالیم و اوضاع بر وفق مرادمان هست که می خواهیم زمان را در همان حال نگه داریم تا هیچ چیز تغییر نکند، گاهی همه کارها پشت سر هم ردیف می شود، آنقدر راحت که تصور می کنیم قانون هستی همین است ...
در این حالت خیلی از خودمان تشکر می کنیم که چقدر خوبیم ما... چقدر توانایی داریم و به بمب اعتماد به نفس تبدیل می شویم.
اینقدر در این خودبینی غرق می شویم که یادمان می رود گاهی هم انصاف داشته باشیم و از گرداننده اوضاع باب میل خودمان تشکر کنیم ....و اولین مانعی که در مسیرمان پیش بیاید آن وقت است که به زمین و زمان بد می گوییم.
همه را متهم کرده و محکوم می کنیم، همه حتی خداوند را و تنها کسی که تقصیری ندارد ، فقط خودمان هستیم و بس...
روزی ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﺸﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍهد ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍنش ﺣﺮﻑ ﺑﺰند...
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻭ را ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰند ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﻭ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ، ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ نمی شود. ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻣﻬﻨﺪﺱ، یک اسکناس 10 ﺩﻻﺭی به پایین میاندازد ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ کند. ﮐﺎﺭﮔﺮ 10 ﺩﻻﺭ ﺭا ﺑﺮمیدارد ﻭ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ میگذارد ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند مشغول کارش میشود. ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ 50 ﺩﻻﺭ ﻣﯿﻔﺮستد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند پول را در جیبش میگذارد!!!
ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺭا میاندازد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﮔﺮ برخورد میکند. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺮش را ﺑﻠﻨﺪ میکند ﻭ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ میکند ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺱ کارش را به او میگوید..!!
ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ میفرستد ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﺳﭙﺎﺱﮔزﺍﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺮ ﺳﺮمان میافتد ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮐﻮﭼﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻧﺪ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﯽﺁﻭﺭﯾﻢ. بنابراین هر ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻣﺎﻥ ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﭙﺎﺱگزاﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﻨﮕﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺑﯿﻔﺘﺪ.
آقا سید علی قاضی استاد عرفان آیت الله بهجت مستأجر بود و صاحبخانه اثاث منزلش را ریخته بود وسط کوچه. آن بزرگوار در حالی که بشّاش بود می فرمود: «خدا خیال کرده ما هم آدمیم»؛ یعنی خدا آدمها را سختی می دهد ، و گویا خدا ما را هم آدم حساب کرده که به ما سختی می دهد.
نکته اینجاست که ما این سختی ها را به هیچ وجه نمی خواهیم بپذیریم و چنان در مقابل آن ها می ایستیم و بی تابی می کنیم که گویی دنیا بهشتی است که قرار نیست در آن رنج و سختی ای پیش بیاید.
در دامنه های ناهموار زندگی دنیا، گاه ما در سربالایی قرار می گیریم و با تلاشی طاقت فرسا باید حرکت کنیم و گاه در سراشیبی که بدون هیچ زحمتی به راحتی و با شتاب، امکان حرکت فراهم است، و این بسته به دید ماست که با هر شرایطی چگونه کنار بیایم.
روزی ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﺸﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍهد ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍنش ﺣﺮﻑ ﺑﺰند... ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻭ را ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰند ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﻭ ﺳﺮﻭ ﺻﺪﺍ، ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ نمیشود. ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻣﻬﻨﺪﺱ، یک اسکناس 10 ﺩﻻﺭی به پایین میاندازد ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ کند. ﮐﺎﺭﮔﺮ 10 ﺩﻻﺭ ﺭا ﺑﺮمیدارد ﻭ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ میگذارد ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند مشغول کارش میشود. ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ 50 ﺩﻻﺭ ﻣﯿﻔﺮستد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند پول را در جیبش میگذارد!!!
اگر ما سختی ها را به چشم دشمنانی نگاه کنیم که قصد جان ما را کرده اند و می خواهند نابودمان کنند در نهایت خودمان را آنقدر به در و دیوار می زنیم که هر لحظه زندگی برایمان طاقت فرسا می شود، اما اگر این سختی ها را به عنوان بخشی از زندگی بپذیریم که قرار است درسی بزرگ به ما بدهند تمام وجودمان چشم و گوش می شود تا درس را هر چه بهتر بیاموزیم و از این مراحل به سلامت بگذریم.
خدواند متعال در قرآن کریم به خوبی ما را آگاه می کند به این ناهمواری ها و مژده می دهد که پایان این راه شیرینی و راحتی است.
میفرماید: «و لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الاَمْوالِ وَ الأْنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»(بقره:155)؛ «قطعا همه ی شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مالها و جانها و میوه ها آزمایش میکنیم، و بشارت ده به استقامت کنند گان...».
بیایم و ملکه ذهن خود کنیم که خداوند حکیم است و همه کارهایش هم از روی حکمت و مصلحت است، اگر گاهی که ما برای خود سرمستانه و مغرور مشغول خوشگذرانی هستیم، یا با بی مبالاتی قوانین هستی را نادیده گرفته و کار خود را می کنیم اگر یک پس گردنی از خداوند متعال خوردیم تعجب نکنیم، چشممان به دست خداوند متعال باشد که چه خیری قرار است برای رقم بزند.
زندگی را به خاطر سختی های ریز و درشت که بالاخره دیر یا زود می گذرند بر خود زهر نکنیم، این سختی ها مسیر تبدیل شدن سنگ وجود ما به الماس های درخشان انسانیت و کمال است.
امام علی علیه السلام در این زمینه می فرمایند: «هر گاه خداوند نسبت به بنده ای اراده خیری داشته باشد، پس آن بنده گناهی کند، به دنبال آن گرفتاری ای پیش می آید و استغفار را به یادش می آورد.
کوتاه دیدگان همه راحت طلب کنند عارف بلا، که راحت او در بلای اوست
بگذار هر چه داری و بگذر که هیچ نیست این پنج روز عمر که مرگ از قفای اوست
هر آدمی که کشته شمشیر عشق شد گو غم مخور که ملک ابد خونبهای اوست
از دست دوست هر چه ستانی شکر بود سعدی رضای خود مطلب چون رضای اوست
فاطمه محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
امام صادق علیه السلام : إنّ رسولَ اللّهِ صلى الله علیه وآله کانَ لا یَقومُ من مَجلِسٍ، وإنْ خَفَّ، حتّى یَستَغْفِرَ اللّهَ عزّ وجلّ خَمْسا وعِشرینَ مَرّةً؛
امام صادق علیه السلام فرمود : پیامبر خدا هرگاه از مجلسى بر مى خاست، اگر چه زمانى کوتاه در آن جا نشسته بود، بیست و پنج مرتبه از خدا آمرزش مى طلبید.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، تعداد امامزادگان شـایسته تعظیـم و تجلیل در ((دارالایمان قـم)) که بـر فراز قبـور مطهرشان گنبـد و سایبان هست به چهارصـد نفـر مى رسد.
در میان ایـن چهار صد اختر تابناکى که در آسمان قـم نـورافشانى مـى کنند, ماه تابانـى که همه آنها را تحت الشعاع انـوار درخشان خـود قـرار داده, تـربت پـاک شفیعه محشـر, کـــــــریمه اهل بیت پیمبر(علیهم السلام), دخت گرامى موسى بـن جعفر, حضرت معصـومه(س) مى باشد.
پژوهشگر معاصر, علامه بزرگـوار, حاج محمدتقى تسترى, مولف قامـوس الرجال مى نویسد:
((درمیان فرزنـدان امام کاظم(ع) با آن همه کثرتشان بعد از امام رضا(ع), کسـى همسنگ حضرت معصـومه(س) نمـى باشد.)) محـدث گرانقدر حـاج شیخ عبـاس قمـى به هنگام بحث از دختـران حضـرت مـوسـى بـن جعفر(ع), مى نویسد:
((بـرحسب آنچه به مارسیده, افضل آنها سیـده جلیله معظمه, فاطمه بنت امام مـوسـى(ع), معروف به حضـرت معصـومه(س) است.)) بـررسـى شخصیت بـرجسته و فضایل گستـرده حضـرت معصـومه(س) در ایـن صفحات نمى گنجد. در ایـن نـوشته به برخـى از ویژگیهاى آن خاتـون دوسرا اشاره مى کنیم:
1 ـ شفاعت گسترده
بالاتریـن جایگاه شفاعت, از آن رسـول گرامى اسلام است که در قرآن کریـم از آن به ((مقام محمود)) تعبیر شده است. و گستردگى آن با جمله بلند: (ولسـوف یعتیک ربک فتـرضـى) بیان گردیـده است. همانا دو تـن از بانـوان خاندان رسـول مکرم شفاعت گسترده اى دارند که بسیار وسیع و جهان شمـول است و مـى تـوانـد همه اهالـى محشـر را فـراگیـرد:
1 ـ خـاتـون محشـر, صـدیقه اطهر, حضـرت فاطمه زهـرا ـ سلام الله علیهاـ. 2 ـ شفیعه روزجزا, حضـرت فـاطمه معصـومه(س).
در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا ـ سلام الله علیهاـ همیـن بس که شفـاعت, مهریه آن حضـرت است و به هنگـام ازدواج پیک وحـى طـاقه ابریشمـى از جانب پروردگار آورد که در آن, جمله ((خداوند مهریه فاطمه زهرا را شفاعت گنهکاران از امت محمـد(ص) قـرار داد.)) با کلک تقدیر نقش بسته بود.
ایـن حـدیث از طـریق اهل سنت نیز آمده است.
بعد از فاطمه زهـرا ـ سلام الله علیهاـ از جهت گستـردگـى شفاعت, هیچ کـس ـ و حد اقل هیچ بانـویى ـ به شفیعه محشر, حضرت معصـومه دخت مـوسـى بـن جعفر ـ سلام الله علیها ـ نمى رسد, که امام به حق ناطق, حضـرت جعفـر صادق(ع) در ایـن رابطه مـى فـرمایـد: ((تدخل بشفـاعتها شیعتنـاالجنه باجمعهم)):
((بـا شفـاعت او همه شیعیـان مـا وارد بهشت مـى شـوند.))
2 ـ عصمت
بـر اسـاس روایتـى که مـرحـوم سپهر در ((ناسخ)) از امام رضا(ع) روایت کـرده, لقب ((معصـومه)) را به حضـرت معصـومه, امام هشتـم اعطـا کـرده انـد. طبق ایـن روایت امـام رضـا(ع) فـرمود:
((من زار المعصومه بقـم کمـن زارنى)) ((هرکس حضرت معصومه را در قـم زیارت کند, همانند کسى است که مرا زیارت کرده باشد.)) ایـن روایت را مـرحـوم محلاتـى نیز به همیـن تعبیـر نقل کـــرده است.
با تـوجه به ایـن که عصمت به چهارده معصـوم(علیهم السلام) منحصر نیست, بلکه همه پیامبـران, امامـان و فـرشتگـان معصـوم هستنـد.
و علت اشتهار حضـرت رسـول اکـرم, فـاطمه زهـرا و امامـان(علیهم السلام) به ((چهارده معصوم)) آن است که آنها علاوه بر مصـونیت از گناهان صغیره و کبیره, از ((ترک اولـى)) نیز که منافات با عصمت ندارد, پاک و مبرا بودند.
مرحوم مقرم در کتابهاى ارزشمند:
((العباس)) و ((علـى الاکبـر)) دلائل عصمت حضرت ابـوالفضل و حضرت علـى اکبر(علیهماالسلام) را بر شمرده است. و مرحـوم نقـدى در کتاب ((زینب الکبـرى)) از عصمت حضـرت زینب ـ سلام الله علیهاـ سخـــن گفته است. و مولف ((کریمه اهلبیت)) شـواهد عصمت حضرت معصومه(س) را بازگو نموده است.
و با تـوجه به ایـن که حضرت معصـومه(س) نام شـریفشان ((فاطمه)) است و در حال حیات به ((معصـومه)) ملقب نبـودند, تعبیر امام(ع) دقیقا به معناى اثبـات عصمت است, زیـرا بـر اسـاس قاعده معروف:
((تعلیق حکـم به وصف مشعر بـر علیت است)) دلالت حـدیث شـریف بـر عصمت آن بزرگـوار بـى تـردیـد خـواهـد بـود.
3 ـ فداها ابوها
آیت الله سیـد نصـرالله مستنبط از کتـاب ((کشف اللـاءلـى)) نقل فرمـوده که روزى عده اى از شیعیان وارد مدینه شـدند و پرسشهایـى داشتند که مى خـواستند از محضر امام کاظم(ع) بپرسند. امام(ع) در سفر بـودنـد, پـرسشهاى خـود را نـوشته به دودمان امامت تقـدیـم نمـودند, چـون عزم سفر کردنـد بـراى پاسخ پرسشهاى خـود به منزل امام(ع) شرفیاب شدند, امام کاظم(ع) مراجعت نفرموده بـود و آنها امکان توقف نداشتند, از ایـن رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسشها را نـوشتند و به آنها تسلیـم نمـودنـد, آنها با مسرت فراوان از مدینه منـوره خارج شدند, در بیرون مدینه با امام کاظم(ع) مصادف شـدنـد و داستـان خـود را بـراى آن حضـرت شـرح دادند.
هنگامـى که امام(ع) پرسشهاى آنان و پاسخهاى حضرت معصـومه(س) را ملاحظه کردند, سه بار فرمودند:
((فداها ابـوها)) ((پدرش به قربانـش باد.)) باتـوجه به ایـن که حضرت معصـومه(س) به هنگام دستگیرى پـدر بزرگـوارش خردسال بـود, ایـن داستان از مقام بسیار والا و دانـش بسیار گستـرده آن حضـرت حکایت مى کند.
4 ـ بـارگـاه حضـرت معصـومه(س) تجلیگـاه حضـرت زهـرا(س)
بر اساس رویاى صادقه اى که مرحـوم آیت الله مرعشـى نجفـى(ره) از پدر بزرگـوارش مرحـوم حاج سیدمحمـود مرعشى (متـوفاى 1338 ه' .) نقل مـى کردند, قبر شریف حضرت معصـومه(س) جلـوه گاه قبر گـم شـده مادر بزرگـوارش حضرت صـدیقه طاهره ـ سلام الله علیهاـ مـى باشـد.
آن مرحوم در صدد بود که به هر وسیله اى که ممکـن باشد, محل دفـن حضـرت زهـرا ـ سلام الله علیهاـ را به دست آورد, به ایــن منظور ختـم مجربـى را آغاز مى کند و چهل شب آن را ادامه مـى دهد, تا در شب چهلـم به خـدمت حضـرت بـاقـر و یا حضـرت صـادق(علیهماالسلام) شـرفیـاب مـى شـود, امـام(ع) به ایشـان مـى فـرمـاید:
((علیک بکـریمه اهل البیت)) ((به دامـن کـریمه اهلبیت پنــــاه ببرید.)) عرض مى کند: بلـى مـن هـم این ختـم را براى ایـن منظور گرفته ام که قبر شریف بـى بـى را دقیقـا بـدانـم و به زیـارتـش بـروم.
امام(ع) فرمود: منظور مـن قبر شریف حضرت معصومه درقم مى باشد.)) سپس ادامه داد:
((براى مصالحـى خداوند اراده فرمـوده که محل دفـن حضرت فاطمه ـ سلام الله علیهاـ همـواره مخفى بماند و لذا قبر حضرت معصـومه را تجلیگاه قبرآن حضـرت قرار داده است. هر جلال و جبروتـى که بـراى قبر شریف حضرت زهرا مقـدر بـود خـداوند متعال همان جلال و جبروت را بـر قبـر مطهر حضـرت معصـومه(س) قرار داده است.))
5 ـ پیشگوئى امام صادق(ع)
امام جعفر صادق(ع) در ضمـن حدیث مشهورى که پیرامون قداست قم به گـروهـى از اهـالـى رى بیـان کـردنـد, فـرمـودند:
((تقبض فیها امراءه هى مـن ولدى, واسمها فاطمه بنت مـوسى, تدخل بشفاعتها شیعتنا الجنه باءجمعهم)) ((بانـویى از فرزندان مـن به نام ((فاطمه)) دختر مـوسى, در آنجا رحلت مى کند, که با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت مى شوند.)) راوى مى گوید: مـن ایـن حدیث را هنگامـى از امام صادق(ع) شنیـدم که حضرت مـوسـى بـن جعفر(ع) هنوز دیده به جهان نگشوده بود.
پیشگوئى امام صادق(ع) از ارتحال حضرت معصومه(س) در قـم پیـش از ولادت پدر بزرگـوارش بسیار حائز اهمیت است و از مقام بسیار شامخ آن حضرت حکایت مى کند.
6 ـ رمز قداست قم
در احادیث فراوانى از قداست قـم سخـن رفته, تصـویر آن در آسمان چهارم به رسـول اکـرم(ص) ارائه شـده است.
امیرمـومنان(ع) به اهالى قـم درود فرستاده و از جاى پاى جبرئیل در آن سخـن گفته و امام صادق(ع) قم را حرم اهلبیت معرفى کرده و خاک آن را پاک و پاکیزه تعبیر کرده است. امام کاظم(ع) قـم را عش آل محمد (آشیانه آل محمـد(ص)) نامیـده و یکـى از درهاى بهشت را از آن اهل قـم دانسته. امـام هادى(ع) اهل قـم را ((مغفـور لهم)) (آمـرزیـده) تعبیر کرده و امام حسن عسکـرى(ع) از حسـن نیت آنها تمجیـد کـرده و بـا تعبیـرات بلنـدى اهالـى قـم را ستـوده است.
اینها و دهها حـدیث دیگرى که در قداست و شرافت قم و اهل قـم از پیشوایان معصوم به ما رسیده, فضیلت و عظمت این سرزمیـن را براى همگان روشـن مـى سازنـد, جز این که باید دید راز و رمز ایـن همه شرافت و قداست چیست؟
حدیث فـوق که پیرامون ارتحال حضرت معصـومه(س) به عنوان پیشگوئى از امام صادق(ع) نقل شـد, از راز و رمز آن پـرده بـر مـى دارد و روشـن مـى سازد که ایـن همه فضیلت و شـرافت, از ریحانه پیامبـر, کـریمه اهلبیت, مهیـن بـانـوى اسلام, حضـرت معصـومه(س) ســرچشمه مـى گیرد, که در این سـرزمیـن دیـده از جهان فرو بسته, گردو خاک ایـن سـرزمیـن را تـوتیـاى دیـدگـان حـور و ملائک نمـــوده است.
7 ـ تنها خواهر امام هشتم
نجمه خاتـون همسـرگرامـى امام کاظم(ع) تنها دو فرزنـد در دامان خـود پـرورش داد و آنها عبـارتنـد از:
1 ـ خـورشیـد فـروزان امامت, حضـرت علـى بـن مـوسـى الـرضا(ع).
2 ـ مـاه تـابـان درج عصمت, حضـرت معصـومه(س).
محمد بـن جریر طبرى, دانشمند گرانمایه شیعه در قرن پنجـم هجرى, براین واقعیت تصریح نموده است.
مدت 25 سال تمام حضرت رضا(ع) تنها فرزند نجمه خاتـون بـود, پـس از یک ربع قـرن انتظار, سـرانجام ستاره اى تابـان از دامـن نجمه درخشید که هم سنگ امام هشتـم(ع) بود و امام(ع) توانست والاتریـن عواطف انبـاشته شـده در سـویـداى دلـش را بـر او نثـار کند.
بیـن حضرت معصـومه(س) و برادرش امام رضا(ع) عواطف سرشار و محبت زایـدالـوصفـى بـود که قلـم از تـرسیم آن عاجز است.
در یکى از معجزات امام کاظم(ع) که حضرت معصـومه نیز نقشى دارد, هنگامى که مرد نصرانـى مى پرسـد: ((شما که هستید؟)) مـى فرمایـد: ((انا المعصومه اخت الرضا)) ((مـن معصـومه, خـواهر امام رضا(ع) مى باشم.)) ایـن تعبیر از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضـا(ع) و از مبـاهات او به ایـن خـواهـر بـرادرى سـرچشمه مى گیرد.
8 ـ نامه دعوت
محبت و مودت ایـن خواهر و برادر در سطح بسیار بالا بود, به طورى که مفارقت امام هشتـم(ع) براى حضرت معصـومه(س) بسیار سخت بـود, جدائى حضرت معصومه(س) نیز براى امام هشتـم(ع) قابل تحمل نبـود. و لذا پـس از استقـرار امام هشتـم(ع) در مـرو, نامه اى خطـاب به حضرت معصومه(س) مرقوم فرموده, آن را تـوسط غلام مورد اعتمادى به مدینه ارسال نمود.
جـالب تـوجه است که حضـرت رضـا(ع) به غلام دستـور داد که در هیچ منزلى توقف نکند, تا آن مرقومه را در اندک زمان ممکـن به مدینه منوره برساند.
حضرت معصـومه(ع) نیز به مجرد دریافت دست خط بـرادر, رخت سفر بست و خود را مهیاى سفر نمود.
فضـائل و منـاقب و ویژگیهاى حضـرت معصـومه علیها السلام
از آنجا که معرفت و شناخت ائمه طاهرین و اولیاء دین مبیـن,همان شناخت فضائل و کمالات نفسانـى آن بزرگـواران است نه فقط آشنایـى اجمالـى بـا زنـدگینامه آنها, در اینجا بعد از بیان اجمالـى از زنـدگـى کریمه اهل بیت علیها السلام مـى پردازیـم به ذکر شمه اى از فضائل و مناقب آن حضرت:
شرافت خانوادگى
یکـى از عالیتـریـن فضائل آن حضـرت انتساب ایشان به بیت وحـى و رسالت و امامت است.
او ((بنت رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلـم)) و ((بنت ولى الله)) و ((اخت ولى الله)) و ((عمه ولـى الله)) است و ایـن امر خـود سـرچشمه سایر فضائل و کمالات معنـوى و روحانـى آن بزرگـوار مى باشد که زندگـى در جـوار امامان معصـومى همچـون ((مـوسـى بـن جعفر)) و ((على بـن موسى الرضا)) علیهما السلام و بهره مند بـودن از تعالیـم عالیه آن رهبران راه نـور و سعادت, خـود عامل اساسى در تعالى روح و تکامل درجات علمـى و عملـى آن حضـرت بـوده است. بنابرایـن مى تـوان آن حضرت را الگو و نمودارى از فضائل اهل بیت علیهم السلام دانست.
عبادت آن حضرت
بنـا به تصـریح آئه کـریمه قـرآن, هـدف از خلقت انسـان چیزى جز عبادت و بندگـى خداوند متعال نیست که: ((وما خلقت الجـن والانـس الا لیعبـدون)) (ذاریات, آیه 57) آنان که به ایـن هدف پـى بردند در راه رسیدن به عالیترین مرتبه آن که حصـول یقیـن و اطمینان و نفـس مطمئنه شدن است که: ((واعبد ربک حتى یاتیک الیقیـن))(حجر, آیه 99) سر از پا نمى شناسند و بهتریـن ساعات زندگى خود را زمان عبادت و راز و نیاز به درگاه ذات بى نیاز مى دانند و در خلـوت شب سر بر آستان دوست مى نهند و راز دل با محبـوب خـویـش مى گـویند و عاشقانه با او به گفتگو مى نشینند و به ایـن آرزو زنده اند که در حـال نماز و راز و نیاز به ملاقات حق بشتـابنـد و مخاطب حضـرتـش قـرار گیـرنـد که: ((یـا ایتها النفـس المطمئنه ارجعى الـى ربک راضیه مـرضیه)). (فجــر, آیه 28 - 27)
یکى از عالیتریـن نمونه هاى عبادت و بندگى خدا از خاندان ولایت و امـامت,کـریمه اهل بیت فـاطمه معصــومه علیها السلام است. او که عبادت و شب زنده دارى هفده روزه اش در واپسیـن روزهاى عمر شریفش, گوشه اى از یک عمر عبـودیت و خضوع و خشـوع آن زاده عبد صالح خدا در برابـر ذات پاک الهى است و ایـن بیت النور(بیت النـور, همان حجره اى است که آن حضرت در مدت اقامت هفده روزه اش در منزل مـوسى بـن الخزرج, در آنجا مشغول عبادت بود که هم اکنون هم ایـن حجره در میـدان میر, خیابان چهارمردان و در کنار مـدرسه ستیه برقرار است و مـورد تـوجه دوستـداران اهل بیت علیهم السلام مـى باشـد) و معبـد و محراب به یادگار مانده آن صفیه الله است که - از برکات راز و نیـازهـاى شبـانه آن بضعه مـوسـى علیه السلام - تـا دامنه قیامت هدایتگر و الهام بخـش بندگان عاشق عبادت و ولایت مى باشد و چه خوش سروده اند اهل ذوق که:
این جایگاه که آنـــقدر منـــور است
ایـن سجـده گاه دختر موسى بن جعفر است
و بـر سـر در آن مکـان مقـدس ایـن دو بیت به چشـم مـى خـورد که:
شــده بنیــاد ایــن کـــاخ منـــور
به پـــاس دختــر موســـى بن جعفــر
عبــادتگــاه معصـــومه اســت اینجا
کـــز اینــجا قــم شرافت یافت دیگر
عالمه و محدثه اهل بیت علیهم السلام
در فرهنگ اسلامى محدثان راستیـن همـواره از حرمت و منزلت ویژه اى بـرخـوردار بـوده انـد; محـدثـان و راویـان در حفظ و حــراست از گنچینه هاى معارف و ارزشهاى دینـى و ذخایر گرانمایه مکتب تشیع و رشد و تعالى فرهنگ غنى اسلامى نقـش اول را داشته اندو حامل ودایع و امانتهاى گـرانقـدر الهى و رازدار اسـرار آل رسول بـوده انـد.
یکـى از والاتـریـن عناوینـى که نشان دهنده بلنـدى مرتبه علـم و آشنایـى کریمه اهل بیت علیهم السلام با معارف بلنـد اسلام و مکتب حیاتبخـش تشیع است; محدثه بـودن آن حضرت مى باشد که بزرگان علـم حـدیث بـدون هیچ درنگـى احادیث و روایات رسیـده از آن حضـرت را قبـول و به آن استناد مى نمایند چرا که حضرتـش جز از افراد مورد وثـوق و اطمینان حدیث نقل نمى کند و ما درجاى خود, نمونه هایى از این روایات را ذکر خواهیم کرد.
او معصومه است
گرچه مقام عصمت از گناه و مصون بـودن از لغزشها ((در عیـن قدرت بـر خطـا)) مقامـى است خـاص انبیاء عظام و اوصیاء آنان به ویژه چهارده معصـوم پاک شیعه (علیهم السلام); ولى بـودند کسانى که به دلیل طاعت و بنـدگـى مخلصانه پروردگار و اطاعت و پیروى کامل از رهروان راه پاکـى و وارستگـى به درجه اى از تقـوى و طهارت روحـى رسیدند که از معاصى و رذایل اخلاقى دور مانده و دامـن روح و جان خویش را از ناپاکى ها زدودند.
فـاطمه معصـومه(علیها السلام) که خـود پـرورش یــافته مکتب ائمه طاهریـن علیهم السلام و یادگار صاحبان آیه تطهیر است, نمونه عالیى از طهارت و پـاکـى است به حـدى که خـاص و عام او را به عنـــوان معصـومه لقب داده انـد, چنـانچه حضـرت رضـا علیه السلام فـرمـود:
من زار المعصومه بقـم کمـن زارنى.(ناسخ التـواریخ, ج 7, ص 337)
یعنى: کسى که ((فاطمه معصومه)) را در قـم زیارت کند مثل آن است که مرا زیارت کرده باشـد. و در یکـى از فرازهاى زیارت دوم حضرت آمـده است که: السلام علیک ایتها الطاهره الحمیده البره الرشیده التقیه النقیه. (انوار المشعشعیـن,نـوشته شیخ محمد علـى قمـى,ص 211) ((سلام بر تـو اى پاکیزه و ستایـش شده, نیکـوکردار و هدایت شده,پرهیزگار وارسته)).
کریمه اهل بیت علیهم السلام
انسان در اثر عبادت و بندگـى خـداوند متعال مـى تـواند به جایـى بــرسـد که مظهر اراده حق و واسطه فیض الهى گـردد; ایـن ثمــره عبـودیت و اطاعت کامل از ذات اقدس الهى است چنانچه خود در حدیث قدسى مى فرماید:یابـن آدم انا اقول للشىء:کـن فیکون, اطعنى فیما امرتک اجعلک تقـول للشىء: کـن فیکـون.(مستدرک الـوسائل, ج 2, ص 298) یعنى: ((فرزند آدم ... مرا اطاعت کـن تا تو را چنان نمایم که (به عنـایت مـن) هـر آنچه را اراده کنـى همـان شـود)).
امام صادق علیه السلام هـم مـى فـرمایـد: العبـودیه جـوهره کنهها الـربـوبیه. (مصباح الشـریعه, باب 100, (نقل از میزان الحکمه))
یعنى: بندگى خداوند گـوهرى است که نهایت و باطـن آن فرمانروایى بر موجودات است.
اولیاء خداوند متعال که در راه بندگـى و اطاعت گـوى سبقت را از دیگران ربـوده و ایـن راه را خالصانه پیمـوده اند هـم در زندگـى پربرکت خویـش و هـم بعد از آن, منشا کرامات و عنایاتى بـوده اند که آثار یک عمر اخلاص و وارستگـى آنها است. و از دیر زمان آستان قـدس فاطمـى منشا هزاران کـرامت و عنایت ربانـى بـوده است و چه قلبهاى نـاامیـدى که سـرشـار از امیـد به فضل و کـرم الهى و چه دستهاى تهى که سرشار از رحمت ربـوبـى و چه انسانهایـى بریده از همه جا و ناامید از همه کـس که با دلـى شاد و روحـى پیـوسته به ابـدیت از درگاه پـرفیض و کرم ایـن کـریمه اهل بیت علیهم السلام برگشته و براى خود زندگیى براساس ایمانى مستحکـم به ولاى اولیاء حق, بنا نهادند.
اینها همه, نشانه بزرگـى عظمت روح آن بنده شایسته و پیـوسته به منبع فیض و کرم بى پایان خداى فیاض و کریـم است. (نمونه هایى از کـرامـات آن بزرگـوار به زودى ذکـر خـواهـد شد.)
مقام شفاعت آن حضرت
شکـى نیست که داشتـن حق شفـاعت و رسیـدن به ایـن مقـام عظیــم, شایستگـى لازم را مى طلبد چرا که خداوند شفاعت کسانى را مـى پذیرد که ماذون و مجاز از طـرف او باشنـد ((مـن ذاالذى یشفع عنـده الا باذنه)).(بقره, آیه 256) یعنـى: ((کیست که نزد او شفاعت کند جز به فـرمان او)) و ایـن اذن به کسانـى داده مـى شـود که به مرتبه عالى از قرب الهى و بندگـى خالصانه پروردگار رسیده باشند که در راس آنها انبیاء و ائمه معصـومیـن علیهم السلام هستنـد و بعد از آنها ایـن بندگان خالص حق و اولیاء مقـرب درگاه خـداینـد که هر کدام در حد مقام و درجه معنوى خـویـش شفاعت دارند ((از علماء و شهداء و فـرزنـدان شـایسته امـامـان معصوم علیهم السلام)).
از جمله کسانى که به شفیعه بودنـش در روایات و آثار دینى تصریح شـده است, فـاطمه معصـومه علیها السلام است:
امام صادق علیه السلام مـى فرمایـد: تـدخل بشفاعتها شیعتـى الجنه باجمعهم.(سفینه البحار, ج 2, ص 376) یعنـى: به شفاعت او (فاطمه معصـومه) همه شیعیـانـم وارد بهشت خـواهنـد شـد.
و در زیارت آن حضرت به ((دستـور امام معصـوم علیه السلام)) گفته مى شود که: یا فاطمه اشفعى لى فى الجنه. و ایـن خـود نشان دهنده شـان و مقـام بسیار عظیـم آن شفیعه روز جزا است چنانچه در فـراز دیگرى از زیارت مخصـوص آمده است که: فان لک عندالله " شانا مـن الشان".(بحار, ج 102, ص 266) یعنى ایـن که ما از تـو طلب شفاعت مى نماییم به خاطر ایـن است که تو در محضر الهى شان و منزلت وصف ناپذیـر دارى, که بـر خاک نشینان ایـن عالـم قابل تصـور نیست و تنها خـدا و پیـامبـر و اوصیـاء طـاهـرینـش بـر آن واقفند.
برگرفته شده از مجله کوثر ش 33
در پی حوادث اخیر تروریستی در فرانسه و به دنبال آن اهانت مجله فرانسوی به ساحت مفدس رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (صلوات الله علیه و آله و سلم) رهبر معظم انقلاب اسلامی روز چهارشنبه اول بهمن ماه با صدور پیام مهمی، پیامد این حوادث و دسیسه دشمنان در ارائه تصویر غلط از اسلام را به جوانان اروپا و آمریکای شمالی گوشزد کردند.
به گزارش «سبک زندگی اسلامی» ایشان در یخشی از پیام جوانانرا به شناخت صحیح از اسلام توصیه کرده و می فرمایند: «خواستهی من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید.»
متن کامل پیام بدین شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند.
سخن من با شما دربارهی اسلام است و به طور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.
این به خودی خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگو کردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
شما به خوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینهی مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس افکنی و نفرت پراکنی، این بار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواستهی اوّل من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچ کس به صورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی khamenei.ir
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، دعاهای زیادی از امامان معصوم (ع) نقل شده است که مورد اجابت واقع شده و سریع الاجابة هستند، که ذکر متن آنها در این جا مقدور نیست و فقط به ذکر اسامی چند مورد که دارای اهمیت خاص هستند اشاره می شود:
دعا چیست؟
دعا ارتباط نیازمندانه بنده با ذات حق تعالی، برای رفع نیازهای دنیوی و اخروی است.
استجابت دعا، مانند هر پدیده دیگری، قوانین آداب و شروطی دارد که با وجود آن آداب و شرایط است که دعا به اجابت می رسد و اگر آن شرایط موجود نباشد، یا مانعی در استجابت آن باشد که ما به آن علم نداریم، اگر چه سریع الاجابة ترین دعا هم باشد، باز ممکن است مورد اجابت واقع نشود. به هر حال چون ذکر متن دعاها در این جا مقدور نیست، فقط به ذکر اسامی چند مورد که دارای اهمیت خاص هستند اشاره می شود:
1. دعای توسل:
محمد ابن بابویه دعای توسل را از ائمه (ع) نقل کرده و گفته است که این دعا را در هیچ امری نخواندم، مگر آن که اثر اجابت آن را به زودی یافتم دعای توسل از دعاهای مشهور است که در شب های چهارشنبه خوانده می شود. در این دعا با توسل به چهارده معصوم (ع) و واسطه قرار دادن آنها به درگاه الاهی پس از اتمام دعا، حاجت خود را از خدا در خواست می کنیم. جملات صدر و ذیل آن چنین است: « اللهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبیک نبی الرحمة...» خدایا من از تو می خواهم و روی می آورم به سوی تو، به پیامبرت، پیامبر رحمت... «یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله» ای آبرومند نزد خدا، شفاعت کن برای ما نزد خدا [1].
2. دعای فرج:
کفعمی درکتاب بلدالامین دعایی از حضرت علی (ع) نقل کرده که اگر شخص گرفتار، ترسیده، نگران و غم دیده، آن را بخواند، حق تعالی گشایش در کار او ایجاد نماید، که ابتدا و انتهای این دعا چنین است:
«یا عماد من لا عماد له...» : ای پشتیبان کسی که پشتیبان ندارد... «وافعل بی ما انت اهله»: با من چنان کن که تو اهل آنی [2] . و آنگاه پس از دعاء حاجت خود را بطلبد.
3. دعای اسم اعظم:
سید علیخان شیرازی درکتاب کلم طیب نقل فرموده: اسم اعظم خدای تعالی آن است که افتتاح او « الله» و اختتام او «هو» است، هر که اسم اعظم خدای تعالی را روزی یازده بار ورد خود قرار بدهد، هرآینه هر امر مهم جزئی و کلی برای او آسان شود و آن اسم اعظم پنج آیه از پنج سوره ی مبارکه ی بقره، آل عمران، نساء، طه و تغابن است، با این ویژگی که حروف آن نقطه ندارد و تغییری در اعراب آنها صورت نمی گیرد:
1. «الله لا إله إلا هو الحی القیوم ... » تا آخر آیة الکرسی،
2. «الله لا اله الا هو ...نزل علیک الکتاب ...»
3. «الله لا إله ان هو لیجمعنکم ...»
4. «الله لا إله ان هو له الاسماء ...»
5. «الله لا إله الا هو و علی إلله...» [3]
4. دعای مقاتل بن سلیمان از امام سجاد (ع):
امام سجاد (ع) به مقاتل بن سلیمان، دعایی را تعلیم داده، که مقاتل گوید هر کس این دعا را صد بار بخواند ، دعایش مستجاب خواهد شد. ابتدا و انتهای این دعا چنین است: «الهی کیف ادعوک و انا...:» خدایا چطور بخوانم تو را و حال من منم... «تفرج عنی فرجا عاجلا غیر اجل نفسک و رحمتک یا ارحم الراحمین» گشایش فوری بدون مدت دار، به من عطا کن به فضل و رحمت خودت، ای مهربان ترین مهربانان. [4]
5. دعای سریع الاجابة:
کفعمی در بلدالامین دعایی از امام موسی کاظم (ع) نقل کرده و فرموده: عظیم الشأن و سریع الاجابة است که جملات صدر و ذیل آن چنین است:
«اللهم انی اطعتک فی احب الاشیاء الیک و هو التوحید»: خدایا من تو را اطاعت کردم در آنچه بیشتر دوست داری و آن یگانه دانستن تواست.
«و ارزقنی من حیث احتسب و من حیث لا احتسبه، انک ترزق من تشاء بغیر حساب»، روزی ام ده، از آن جا که گمان می برم و از آن جا که گمان نمی برم؛ زیرا تو روزی دهی هر که را بخواهی بی حساب؛ پس از اتمام دعا حاجت خود را بطلب. [5]
6. دعایی از امام صادق (ع) که هر کسی ده بار یا الله بگوید، به او گفته می شود، لبیک، حاجت تو چیست؟. [6]
7. دعایی از امام جعفر صادق (ع) که هر کس یا رب یا الله بگوید به گونه ای که تا نفس او قطع شود، گفته می شود لبیک حاجت تو چیست؟. [7]
همه ی این دعاها را مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان، فصل پنجم آورده است.
البته لازم به تذکر است که برای حاجت های خاص، دعاهای خاصی وارد شده است که برای کسب اطلاع از آنها می توانید به کتاب مفاتیح الجنان مراجعه کنید.
[1] مفاتیح الجنان، دعای توسل، ص 225.
[2] همان؛ دعای فرج.
[3] همان، آیات اسم اعظم، ص 224.
[4] همان، دعای مقاتل بن سلیمان، ص 236.
[5] مفاتیح الجنان، دعای سریع الاجابة، ص 237 و 754.
[6] اصول کافی، کتاب الدعاء، باب: هر کس ده بار یا الله بگوید.
[7] همان، باب هر کس یا الله یا رب بگوید تا نفس بند آید.
امام على علیه السلام : خوش اخلاقى در سه چیز است: دورى کردن از حرام، طلب حلال و فراهم آوردن آسایش و رفاه براى خانواده.
به گزارش سرویس خانواده جام نیوز، بادام یک غذای پرچربی است که بر خلاف دیگر غذاهای چرب نه تنها برای سلامتی خطری ندارد، بلکه آن را تضمین میکند.
متخصصان میگویند، پروتئین موجود در یک فنجان بادام از یک عدد تخم مرغ بیشتر است و خوردن آن در تامین پروتئین بدن نقش زیادی دارد. گفتنی است که بادام با وجود حجم کم، انرژی زیادی دارد و میتواند به عنوان یک میان وعده مناسب مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی ها نشان می دهند مصرف منظم بادام هورمون های بدن آقایان را منظم می کند و از بروز نابروری در آن ها پیشگیری می کند.
بادام یکی از بهترین خوردنی ها جهت درمان ناباروری در مردان است. زیرا مملو از آندروژن می باشد. آندروژن هورمونی است که در بدن ترشح می شود و در فعالیت هورمون ها نقش دارد. بادام در تولید تستسترون (هورمون مردانه) نقش مهمی را ایفا می کند.
عصرایران / 2018
1393/10/25 پنجشنبه
رئیس جمهور:شهید ستاری در زمینه خودکفایی نیروی هوایی ارتش خدمات کم نظیری انجام دادحجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی، رییس جمهور کشورمان شامگاه چهارشنبه (24 دیماه) با حضور در منزل شهیدستاری حاضر شد و در فضایی صمیمی و معنوی به گفتگو با خانواده این شهید گرانقدر پرداخت.
حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی، رییس جمهور کشورمان شامگاه چهارشنبه (24 دیماه) با حضور در منزل شهید سرلشگر منصور ستاری، فرمانده فقید نیروی هوایی ارتش حاضر شد و در فضایی صمیمی و معنوی به گفتگو با خانواده این شهید گرانقدر پرداخت.
حجت الاسلام روحانی با بیان اینکه شهید ستاری از جمله شخصیت های کم نظیر در نیروهای مسلح بود، گفت: این شهید بزرگوار یکی از نخبگان کشور بود که با داشتن تحصیلات نظامی و اکادمیک از لحاظ اطلاعات نظامی کاملا به روز بود.
دکتر روحانی با تاکید بر اینکه شهید ستاری در زمینه خودکفایی نیروی هوایی تلاش و خدمات کم نظیری انجام داد، اظهارداشت:شهید ستاری پیوسته با این تاکید که ما خودمان می توانیم بسازیم، همیشه از طرحهای خودکفایی حمایت می کرد.
رئیس جمهور با بیان اینکه همه کارکنان نیروهای مسلح شهید ستاری را به عنوان فردی باسواد، نخبه و به روز می شناختند، گفت: شهید ستاری در دوران دفاع مقدس و بعد از جنگ همیشه در حال فعالیت و تلاش بود و همه ایشان را به عنوان فردی فوق العاده پرکار می شناختند.
دکتر روحانی با اشاره به عملیات غرور آفرین والفجر ۸ ادامه داد: کار پدافند هوایی در این عملیات در تاریخ جنگ در کشور بسیار بی سابقه و عظیم بود و توانستیم در عرض چند هفته ۷۳ فروند هواپیمای دشمن را نابود کنیم.
رئیس جمهور تاکید کرد: شهید ستاری و شهید بابایی در رأس این عملیات بودند و این کار بسیار عظیمی که انجام گرفت در اثر توانمندی، هنر، تلاش و برنامه ریزی این عزیزان بود.
دکتر روحانی استعداد فوق العاده، فداکاری، عطوفت و مهربانی را از دیگر ویژگیهای این شهید بزرگوار برشمرد و گفت: شهید ستاری نسبت به همه پرسنل نظامی عطوفت و مهربانی داشت و همه را به عنوان خانواده خود می دید.
رئیس جمهور با اشاره به سانحه هوایی نیمه دی ماه سال ۱۳۷۳ گفت: عزیزان و امیران ارتش که در این حادثه به شهادت رسیدند از شخصیت های کم نظیر جنگ و انقلاب بودند.
دکتر روحانی در پایان خطاب به خانواده این شهید بزرگوار گفت: همه فرزندان و اعضای خانواده شهید ستاری دارای تحصیلات بالا، فرهیخته و با استعداد هستند و حضور دکتر سورنا ستاری در جلسات هیات دولت همیشه یاد این شهید بزرگوار را برای ما زنده نگه می دارد.
در این دیدار که حجت الاسلام والمسلمین شهیدی، معاون رئیس جمهور در امور ایثارگران و رئیس بنیاد شهید و حسین فریدون دستیار ارشد رئیس جمهور نیز حضور داشتند؛ لوح تقدیری از سوی دکتر روحانی به خانواده این شهید بزرگوار تقدیم شد.
گفتنی است، شهید سرلشگر منصور ستاری در نیمه دیماه سال ۱۳۷۳ در فرودگاه شهید بهشتی اصفهان در سانحه هوایی به همراه چند تن از مسئولان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
حتی به خانه دخترشان هم بی اجازه وارد نمیشدند؛ پشت در خانه می ایستادند ...